آلینا کابائوا دوست دختر احتمالی پوتین کیست؟
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۵۷۷۲۵
آفتابنیوز :
کابائوا علاوه بر حضور در ورزش و سیاست به عنوان یکی از مدیران ارشد بزرگترین شرکت رسانهای روسیه مشهور شده است. با این وجود، هیچ جنبهای از زندگی این زن ۳۹ساله به اندازه رابطه طولانی مدت و تایید نشده او با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه که روز جمعه ۷۰ سالگی خود را جشن گرفت او را در کانون توجه بین المللی قرار نداده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش بیزینس اینسایدر، در مقابل، کرملین این رابطه ادعایی که پیشینه آن دست کم به ۱۴ سال پیش باز میگردد را تکذیب کرده است. «نیویورک تایمز» در سال ۲۰۰۸ میلادی شایعاتی را مبنی بر این که پوتین مخفیانه از همسرش طلاق گرفت تا با یک ژیمناست کوچکتر از خود رابطه داشته باشد را منتشر کرد.
پوتین در همان سال در تکذیب این شایعه به خبرنگاران گفت: «من همواره از کسانی که با بینیهای آلوده و تخیلات جنسی تلاش میکنند وارد زندگی خصوصی دیگران شوند متنفر بودهام». با این وجود، اکثر مقامها و منابع مطلع غربی رابطه کابائوا و پوتین را مورد تایید قرار دادهاند.
در ماه آگوست هفت ماه پس از حمله روسیه به اوکراین وزارت خزانه داری آمریکا به بریتانیا، کانادا و اتحادیه اروپا پیوست و کابائوا را به دلیل رابطه نزدیکش با پوتین در فهرست تحریمها قرار داد.
در ادامه به آن چه در مورد «کابائوا» میدانیم اشاره خواهیم پرداخت:
کابائوا در تاریخ ۱۲ مه ۱۹۸۳ در تاشکند پایتخت ازبکستان متولد شد. اطلاعات نادری از منابع موثق در مورد نحوه تربیت او به صورت آنلاین وجود دارد. به گفته یک رسانه خبری تجاری روسی پدر کابائوا یک فوتبالیست حرفهای بود. پایگاه داده آنلاین فوتبال میگوید که او از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۶ میلادی برای باشگاه فوتبال پاختاکور تاشکند بازی کرده است پیش از آن که در سال ۱۹۸۹ برای باشگاه فوتبال دنیپرو اوکراین بازی کند.
هم چنین، کابائوا یک خواهر کوچکتر به نام «لیسان» دارد. کابائوا به عنوان یک ژیمناست ریتمیک با لقب «انعطاف پذیرترین زن روسیه» شناخته میشد. رشته او (ژیمناستیک ریتمیک) ورزشی است که شامل ژیمناستیک، رقص، انعطافپذیری بسیار بالا و کنترل یک شی جداگانه مانند توپ، حلقه یا روبان میشود و کابائوا در آن بسیار با استعداد بود. او در طول دوران ورزشی خود ۲۱ مدال قهرمانی اروپا، ۱۴ مدال قهرمانی جهان و دو مدال المپیک یک طلا و یک برنز به دست آورد.
در وب سایت شخصی کابائوا نوشته شده که او تمرینات ورزشی را از سن ۳ سالگی آغاز کرد. در سال ۲۰۰۱ میلادی کابائوا پس از مثبت شدن نتیجه آزمایش استفاده از فوروزماید داروی دیورتیک (ادرار آوری) که گاهی برای پنهان کردن وجود داروهای تقویت کننده عملکرد در ادرار یا کاهش وزن استفاده میشود درگیر یک رسوایی دوپینگ شد.
او مدعی شد که وجود این دارو از یک قرص آلوده بوده که از یک داروخانه محلی خریداری کرده بود. فعالیت ورزشی او در سال ۲۰۰۲ میلادی به حالت تعلیق درآمد و مجبور شد مدالهای خود از مسابقات قهرمانی جهان در سال ۲۰۰۱ میلادی را بازگرداند. کابائوا پس از محرومیت خود به مسابقات ادامه داد و در سال ۲۰۰۴ میلادی مدال طلای المپیک را کسب کرد.
او از سال ۲۰۰۷ میلادی در مسابقات شرکت نکرده است. در سال ۲۰۰۷ میلادی به مجلس سفلی (دومای دولتی روسیه) پیوست. به گزارش «رویترز» کابائوا در سال ۲۰۰۷ میلادی به عنوان معاون دومای دولتی انتخاب شد. به گزارش رسانهها او اغلب در محل برگزاری جلسات پارلمان در مسکو حضور نداشت. کابائوا قویا از قانونی حمایت میکرد که پذیرش بسیاری از کودکان یتیم روس از خارج از کشور را منع میکرد. تایمز مسکو گزارش داد که او درخواست ترک زودهنگام کرسی پارلمانی را داشت و در سال ۲۰۱۴ سمت خود را ترک کرد.
کابائوا رئیس یکی از بزرگترین شرکتهای رسانهای روسیه است. پس از استعفا از دومای دولتی، در سپتامبر ۲۰۱۴ میلادی به ریاست گروه رسانه ملی روسیه منصوب شد. به گزارش «گاردین» این شرکت رسانهای ۲۵ درصد از سهام کانال یک شبکه تلویزیونی دولتی روسیه را به همراه سهام کانالها و روزنامههای دیگر در اختیار داشت.
وزارت خزانه داری ایالات متحده این شرکت را «یک امپراتوری طرفدار کرملین متشکل از سازمانهای تلویزیونی، رادیویی و چاپی» توصیف کرد. گاردین در آن زمان گزارش داد که کابائوا هیچ تجربهای در عرصه مدیریت رسانهای ندارد.
رابطه او با پوتین هرگز تایید نشده است. پوتین و کابائوا رابطه طولانی مدت خود را که پیشینه آن دست کم به ۱۴ سال پیش باز میگردد تایید نکرده اند. این رابطه برای نخستین بار در مقالهای در یک روزنامه روسی به نام «مسکووسکی کورسپوندنت» در سال ۲۰۰۸ میلادی مطرح شد که بیان میکرد پوتین قصد دارد با کابائوا ازدواج کند.
پوتین در آن زمان هنوز به طور رسمی با «لیودمیلا الکساندرونا اوچرتنایا» زندگی زناشویی داشت. پوتین در سال ۲۰۱۳ میلادی طلاق خود را از لیودمیلا اعلام کرد. چند روز پس از انتشار این گزارش که پوتین و کابائوا آن را قاطعانه تکذیب کردند. شرکت مادر این روزنامه اعلام کرد که آن نشریه به «دلایل مالی» تعطیل خواهد شد.
کرملین هم چنین گزارشهایی مبنی بر اینکه کابائوا سومین فرزند پوتین را در سال ۲۰۱۵ میلادی به دنیا آورده (پس از اینکه محل اختفای رئیس جمهور برای حدود یک هفته برای عموم ناشناخته بود) تکذیب کرد. سخنگوی مطبوعاتی پوتین در آن زمان به نشریه «فوربس» گفت: «اطلاعات مربوط به تولد نوزاد پوتین نادرست است».
علیرغم تحریم کابائوا از سوی کشورهای غربی پس از آغاز جنگ اوکراین، تحلیلگران معتقدند تحریم ایالات متحده ممکن است تاثیر زیادی بر روی او نداشته باشد، زیرا مشخص نیست که او چه داراییهای مالیای در اختیار دارد.
منبع: فرارومنبع: آفتاب
کلیدواژه: پوتین معشوقه پوتین رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۵۷۷۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563